یار خراسانی

دلبسته یاران خراسانی خویشم ...

یار خراسانی

دلبسته یاران خراسانی خویشم ...

۱۶ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

متن شعر و کلیپ صوتی و تصویری مداحی ملا باسم کربلایی با موضوع سفر پیاده روی اربعین کربلا


مداحی ملا باسم

تِزورونی اَعاهِـدکُم

به زیارت من می‌آیید، با شما عهد می‌بندم

 

تِـعِـرفـونی شَفیـعْ اِلکُم

می‌دانید که من شفیع شمایم

 

أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم

اسامی‌تان را ثبت می‌کنم

 

هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم

خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید

 

 وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه

قسم به دستان ابالفضل و کرامت و پرچم او



 

دریافت کلیپ با زیر نویس فارسی


ذکر نزول عطا، یا حسن و یا حسین
علت لطف خدا، یا حسن و یا حسین

تا که خدایی شوم، کرب و بلایی شوم
می زنم از دل صدا، یا حسن و یا حسین

بانی اشک دو چشم، رحمت جاری حق
آبروی چشم ها، یا حسن و یا حسین

قبلة حاجات ما، اوج عبادات ما
روح مناجات ما، یا حسن و یا حسین

یکی بدون حرم، یکی بدون کفن
سرم فدای شما، یا حسن و یا حسین

هر دو شهید مادر، هر دو غریب مادر
کشتة یک ماجرا، یا حسن و یا حسین

حسن امام حسین، حسین اسیر حسن
هردو به هم مبتلا، یا حسن و یا حسین

تاب و قرار زینب، ذکر فرار زینب
در وسط شعله ها، یا حسن و یا حسین



هنوز راه ندارد کسی به عالم تو
نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو
نسیم پنجره ی وحی!  صبح زود بهشت
"اذا تنفس ِ" باران هوای شبنم تو
تو در نمازی و چون گوشواره می لرزد
شکوه عرش خدا، شانه های محکم تو
به رمز و راز سلیمان چگونه پی ببرم؟
به راز  عِزّةُ للّه  نقش خاتم تو
من از تو هیچ به غیر از همین نفهمیدم
که میهمان ، همه ماییم و میزبان : همه تو
تو کربلای سکوتی و چارده قرن است
نشسته ایم سر سفره ی مُحرّم تو
چقدر جمله ی "احلی من العسل " زیباست
و سالهاست همین جمله است مرهم تو
هوای روضه ندارم ولی کسی انگار
میان دفتر من می نویسد از غم تو
گریز می زند از ماتمت به عاشورا
گریز می زند از کربلا به ماتم تو
***
فقط نه دست زمین دور مانده از حرمت
نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو
سیّد حمیدرضا برقعی




دانلود نظر مراجع درباره هفتم صفر

نظر مراجع معظم تقلید شیعه درباره هفتم صفر


دانلود پوستر : شیعه و هفتم صفر - شهادت امام حسن مجتبی

یکی از پژوهشگران حوزه علمیه قم در مطلبی پیرامون سند های روایی درباره شخصیت و نام حضرت رقیه سلام الله علیها نوشتند:
تاکنون چندین نوشته به زبان فارسی وعربی پیرامون حضرت رقیه بنت الحسین (ع) نگاشته ام،وبه وسع خود کوشیدم که آنچه که به عنوان سؤال وشبهه پیرامون شخصیت آن شخصیت که سند مظلومیت نهضت حسینی است را پاسخ دهم، تا آنکه اخیرا به سندی مهم ومنبعی ارزشمند برخورد کردم که جای دارد برای تکمیل بحث بیفزایم.

 










پیشتر از کتاب کامل بهائی به عنوان قدیمى ‏ترین منبع  در این زمینه یاد کرده ایم کتاب کامل بهایى اثر شیخ عمادالدین حسن بن على بن محمد بن على طبرى آملى است. او که از معاصران خواجه نصیر طوسى است، کتاب را به دستور وزیر بهاءالدّین محمد، فرزند وزیر شمس الدین جوینى صاحب دیوان و حاکم اصفهان در دولت هولاکوخان نگاشته است و از این رو، به کامل ‏بهایى شهرت یافته است. نام دیگر این کتاب کامل السّقیفه است. این کتاب در دو جلد و در مدت دوازده سال نگارش یافته و تاریخ پایان تألیف کتاب، سال 675 ق است. مؤلّف این کتاب آثار دیگرى چون: مناقب الطّاهرین، معارف الحقائق و اربعین البهائى از خود به یادگار گذاشته است.10 از مجموعه این آثار به خوبى مى‏توان فهمید که وى دانشمند شیعى و تاریخ نگارى متعهّد است.

تو نمازخونه دانشگاه داشتم سجاده آماده می‌کردم برای نماز، همین که چادر مشکی را از سر برداشتم تا چادر نماز بر سر کنم گفت: این همه خودت را بقچه پیچ می‌کنی که چی؟
برگشتم به سمت صدا، دختری را دیدم که در گوشه ی نمازخانه نشسته بود.

پرسیدم: با منی؟
گفت: بله با توام و همه‌ی بیچاره‌های مثل تو که گیر کرده‌اید توی افکار عهد عتیق! اذیت نمی‌شوی با این پارچه‌ی دراز دور و برت؟ خسته نمی‌شوی از رنگ همیشه سیاهش؟


حجتا ب

بانوی باحجابی داشت در یکی از سوپرمارکت‌ های زنجیره‌ای در فرانسه خرید می‌کرد؛ خریدش که تمام شد برای پرداخت رفت پشت صندوق . . . صندق‌دار زنی بی‌حجاب و اصالتاً عرب بود . . . !

صندوق‌دار نگاهی از روی تمسخر به او انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را می‌گرفت ، اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز می‌انداخت.

اما خا نم باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمی‌گفت و این باعث می‌شد صندوقدار بیشتر عصبانی شود . . . !

بالاخره صندوق‌دار طاقت نیاورد و گفت: « ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم و این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید . . . ! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار . . . نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ . . . ! اگه می‌خوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور می‌خوای زندگی کن . . . ! «

خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی

به صندق‌دار کرد . . . سپس روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از دیدن چهرهٔ اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت:

حجاب فرانسه


من جد اندر جد فرانسوی هستم . . . این دین من است و اینجا وطنم . . . شما دینتان را فروختید و ما خریدیم . . . !